نگاهي به مهمترين آفت مديريت ها

به وبلاگ خبرگزاری شوش نیوز خوش آمديد

عضويت در وبلاگ
منوي اصلي
صفحه نخست
پست الکترونيک
آرشيو مطالب
فهرست مطالب وبلاگ
پروفایل
موضوعات
حوادث جاده ای
شوش پایتخت تمدن ایران زمین
شهر الوان
شهر شاوور
شهر حر رياحي
شهر صالح مشتط
شهر هفت تپه
شهر بهرام
فرهنگ عمومی
فرهنگ و هنر
فرهنگ و ادب
اجتماعي
حوادث غیرمترقبه
حوادث و کشف جرائم
علمي و فناوری
سياست داخلی
سياست خارجی
حوزه و دانشگاه
دين و مذهب
فلسفه و منطق
اقتصاد و صنعت
اقتصاد و کشاورزی
هدفمند سازی یارانه ها
عكس خبری
تاریخ و باستان شناسی
صنایع دستی
گردشگري
آموزش هنرهای نمایشی
آموزش روزنامه نگاری
آموزش عکاسی
آموزش موسیقی
دفاع مقدس و خاطرات
وصیت نامه شهدا’
دانيال شناسی
دعبل شناسی
احاديث و ادعیه
توصیه های امام خمینی(ره)
فرامین مقام معظم رهبری
ورزش شوش
بهداشت و سلامت
شهرستان شوشتر
شهرستان اندیمشک
شهرستان دزفول
شهرستان گتوند
شهرستان مسجدسلیمان
سرمقاله
سخن روز
اضافات

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 24
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1071
بازدید ماه : 1628
بازدید کل : 20445
تعداد مطالب : 398
تعداد نظرات : 54
تعداد آنلاین : 1

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
آخرین مطالب
طراح قالب

Template By: NazTarin.Com

تبلیغات

نگاهي به مهمترين آفت مديريت ها

همچنان كه رعايت نكات و وظايف و عواملي كه مديران را نيل به مديريتي سالم و موفق ياري و مساعدت مي كند لازم و ضروري است ، دقت و مراقبت جهت پرهيز از آفت هاي مديريت نيز از وظايف و مسئوليت هاي مهمِ هر مدير به شمار مي رود و چنانچه اين وظايف و مراقبت ها به نحوِ مطلوب مورد توجه قرار نگيرند ، مديريت ها از درون مي پوسند و ازبين مي روند .
بايد هر آفت را دُملي چركين بدانيم كه در سيستمِ مديريتِ ما در حالِ پيشرويِ سريع مي باشد . بديعي است همچنان كه بدنِ انسان در اثرِ پيشرفتِ سريع و روبه رشدِ زخم و دُمل رو به فساد و نابودي مي رود ، سيستمِ مديريتِ ما نيز به فروپاشي نزديك مي شود و راه جلوگيري از اين اضمحلال و نابودي مبارزه با آفت هاي مهاجم است .
يكي از آفت هاي بزرگِ مديريت ها و رياست ها «فخر و به خود باليدن است . حضرت امام علي (ع) مي فرمايد : اَفَه الرِياسَهِ الفَخرُ « آفتِ رياست ، برخويش باليدن است . » فخر و مباهات از اقسامِ تكبر است و تكبر يعني خودبزرگ بيني ، خود را بالاتر ، فهيم تر ، داناتر و تواناتر از ديگران دانستن . خود بزرگ بيني جلوه و نمودهاي مختلفي دارد ، گاهي آدمي به توانايي هاي بدنيِ خويش احساسِ تكبر مي كند ، زماني به علم و دانش احساس خود بزرگ بيني مي نمايد ، در بعضي مواقع پول و ثروتِ زياد او را به تكبر و خود برتربيني مي افكند و زماني جمال و زيبائي توليدِ تكبر مي كند . همچنين نام و نشان و شهرت تكبرزا به شمار مي روند . رياست و مديريت نيز از جلوه هاي مهمِ تكبر و خودبزرگ بيني محسوب مي شود .

يك مديرِ متكبر و فخور ، آگاه يا ناآگاه سيستمِ مديريت و رياستِ خويش را با آفتِ بسيار بزرگي آلوده ساخته و زمينه سازِ خطراتِ بزرگ و موانعِ بازدارنده اي كه از درون همه چيز را مي پوساند ، شده است .
زيان هاي ناشي از آفتِ فخر در مديريت ها :
در يك نگاهِ گذرا و بررسيِ اجمالي زيانهاي ناشي از تكبر و فخر در مديريت ها و رياست ها را از نظر مي گذرانيم :
1 ـ از بين رفتنِ انگيزه ي الهي
چنانچه تكبر و فخر در مديريت ها نفوذ كند و اصل و اساسِ همه ي امور و تصميم گيري هاي مديران را مباهات و به خود باليدن تشكيل دهد ، به طورِ حتم بزرگترين ضربه را به انگيزه هاي الهيِ مديران وارد مي سازد . در مديريتِ اسلامي انگيزه و هدفِ الهي يكي از اصول و مبانيِ مهم محسوب مي شود وچنانچه مديريتِ اسلامي را از انگيزه و هدفِ الهي تهي سازيم ، پايه ها و ستونهاي اصليِ آن را فرو ريخته ايم . اصولاً بايد اين واقعيتِ بزرگ را بپذيريم كه مديريتِ اسلامي بدونِ انگيزه و هدفِ الهي نامفهوم و بي محتوا مي باشد و همانگونه كه هر مسلمان در هر حركت و سخن و عمل بايد قصدِ قُربت را ملحوظ داشته و همه ي كارهايش را براي جلبِ رضايت و خشنوديِ خدا انجام دهد ، در مديريت و رياست نيز بايد رضاي خدا را همواره در نظر آورده و جز به قصدِ جلبِ توجه و خشنوديِ او هيچ فعل و حركتي را انجام ندهد .
بديهي است به همان مقدار كه هر مدير به فخر و خود برتربيني گرفتار آيد ، از انگيزه و هدفِ الهي دور مي افتد . زيرا تكبر و فخرفروشي ضد ارزشي است كه به شدت موردِ نكوهش و مُذَمت واقع شده و هر مسلماني مكلف به پرهيز از اين معضلِ اخلاقي مي باشد . يك مديرِ مسلمان و معتقد به باورهاي اسلامي همواره خود را موظف به رعايتِ دستورالعمها و تكاليف و وظايفِ تعيين شده ي الهي مي داند و حفظ و صيانت از انگيزه و هدفِ الهي را در تمامِ امور از جمله مديريت و ساماندهي برخود واجب و لازم مي شمارد و همچنين پرهيز از موانع تحققِ مديريتِ اسلامي و دوري از آفات و ضرر و زيان هايي كه در اين مسير نهفته است را از تكاليفِ مهمِ خويش به شمار مي آورد .
2 ـ از بين رفتنِ صميمت ها و محبتها :
در مديريت ها و رياست ها « محبت » و « صميميت » نقشِ بسيار حساس ، مفيد و سازنده اي ايفا مي كند . مهر و محبت ، عاملِ بسيار كارساز و محركه اي بس نيرومند است كه نه تنها در مديريت ها ، كه در تمام امور و در همه ي زواياي زندگيِ انسان نفوذ دارد و راهگشا و حركت زاست .
مديراني كه مبتلا به صفتِ زشتِ فخر و مباهات باشند و خود را بالاتر و برتر از ديگران دانسته به بزرگي فروشي بپردازند ، محبت ها و صميمت هاي محيطِ كار را كاهش مي دهند و به اين ترتيب عملاً فضاي حاكم بر مجموعه ي خود را از اين عنصرِ كارساز و حرارت آفرين بي بهره مي سازند . مديرانِ متكبر و فخور به علتِ آلودگي به اين معضلِ اخلاقي نمي توانند به مجموعه ي خود مهر و محبت بورزند و نسبت به ديگران صميمت داشته باشند . زيرا وقتي آنها ديگران را پست و حقير بپندارند و خود را برتر و بالاتر از همه بدانند ، به طورِ حتم قادر به محبت ورزيدن و دوست داشتن و مهرورزي به افرادِ تحتِ كنترل و نظارتِ خود نخواهند بود . بنابر اين يكي از عللِ اصليِ آفت ، بودنِِ فخر و مباهات براي مديريت ها ، از بين رفتنِ صميمت ها و محبت ها مي باشد و وقتي محيطِ كار از اين عنصرِ مُحرك خالي و تهي گردد ، راههاي نيلِ به موفقيتِ مديران ناهموار مي شود .
3 ـ جلبِ دشمنيِ افراد :
فخر و خود بزرگ بيني باعثِ جلبِ دشمنيِ افراد مي گردد ، زيرا هيچكس آدمِ فخور و به خود بالنده را دوست ندارد و نسبت به او اظهارِ علاقه و موَدت نمي كند . حضرت امام علي (ع) مي فرمايد : ما اَجتَلَبَ المَقتَ بِمِثلِ الكِبرِ « هيچ چيز همانند كبر و به خود باليدنِ دشمنيِ مردم را جلب نمي كند . »
بديهي است آنچه كه موجبِ دشمني و عداوتِ مردم به شخصِ متكبر و فخور مي گردد ، جز عملكردِ بد و زشتِ خودِ او نخواهد بود ، زيرا فخر و خودبزرگ بيني بي اعتناييِ شخصِ فخور نسبت به ديگران را درپي خواهد آورد و وقتي مردم توسطِ متكبرين و فخرفروشان موردِ تحقير و بي اعتنايي واقع شوند ، به طورِ طبيعي كينه و دشمنيِ آنها را در دل مي پرورانند . بنابر اين مديرانِ خودخواه و خودبزرگ بين به دليلِ داشتنِ اين احساسِ زشت نسبت به افرادِتحتِ امرِ خود، آرام آرام باعثِ بِ كينه و دشمنيِ آنان مي شوند و در چنين حالتي است كه به طورِ حتم در سيرِ طبيعيِ مديريتشاناو ضعف و ناتوانير مي نمايد و آنار نيلِ به اهدافِ خويش با مشكل مواجه مي سازد .
4 ـ حقير و كوچك شمرده شدن :
شخصِ مبتكر و فخور با اتخاذِ شيوه ي غلط مبتني بر خودبرتربيني و فخرفروشي ، موجباتِ حقارت و پستي و ذلتِ خويش را فراهم مي آورد . در روايات از قولِ حضرت امام علي (ع) آمده است : مَن تَكَبَرَ حُقِرَ « كسي كه تكبر ورزد توسط مردم كوچك شمرده مي شود » . مردمِ سالم و آزاده هرگز به انسانهاي به خود بالنده احترام نمي گذارند و به اكرام و بزرگداشتِ آنان همت نمي گمارند . كساني كه در برابرِ متكبران و فخرفروشان سرِتعظيم فرود مي آورند و براي آنان شأن و منزلت و احترام قائل مي شوند ، آدمهاي زبون و ضعيف و حقيري هستند كه مقامِ انساني و شرف و بزرگواريِ خويش را زيرِ پالگدكوب مي كنند و بدين ترتيب هم راه را براي سلطه ي متكبران و استمرار رويه زشتِ آنها هموار مي گردانند و مشوقِ تكرارِ خلاف كاري هايشان مي شوند ، و هم ايمان و انسانيت و آزادگيِ خود را به بهاي اندك مي فروشند . ليكن انسانهاي با ايمان و آزاده و بزرگوار هرگز آدمهاي متكبر را ارج و احترام نمي نهند و به تعظيم و تواضع و خاكساري در برابر آنان نمي پردازند و بدين سان با حقير شمردنِ متكبران و فخرفروشان راهِ فعاليتِ نامشروع و تكرارِ رويه ناپسندشان را ناهموار مي سازند . بايد توجه داشت كه مديرانِ فخور و به خود بالنده در صورتِ تكرارِ عملِ زشتشان مشمولِ حديثِ موردِ اشاره شده و توسط افرادِ مجموعه ي خود خوار و حقير شمرده مي شوند و از اكرام و احترامِ شايسته بي بهره مي گردند و وقتي چنين شد ، مسلماً در كارِ مديريت و سازماندهي و رهبري با اشكال مواجه خواهد گشت . چرا كه هيچ مسئول و مديري با حقارت و ذلت و خواري قادر به ادامه ي فعاليتِ سازنده و مفيد و رهبري و مديريتِ صحيح نخواهد بود .
5 ـ عدم پيشرفتِ امور :
فخر و خودبزرگ بينيِ برخي از مديران و فضاي نامطلوب و آلوده اي كه در اثرِ مواجهات و برخوردهاي تحكم آميز و خودخواهانه ي آنان در محيطِ كار بوجود مي آيد تيره شدنِ رابطه ها و از بين رفتنِ صميمت ها بينِ مدير و اعضاي مجموعه را به ارمغان مي آورد . اين تيرگي و كدورت بزرگترين زبانها را بر پيشرفت هاي چشمگيرِ آن مجموعه وارد مي سازد و به طورِ طبيعي انجامِ كارها را از سرعت و شتابِ لازم كم بهره مي سازد . اين حالت و احساس كه بر محيطِ كار حاكم گشت ، اگر چه باعثِ تعطيلِ كارها نخواهد شد ، ليكن ركود و عدمِ پيشرفتِ مطلوبِ امور را درپي خواهد داشت ، و اگر بپذيريم كه عدمِ پيشرفت در
امور را هم به دنبال نمي آورد ( كه چنين نيست ) ، بر روحيه ها ضربه وارد مي كند و انجامِ امور را با « فشار » ، « اجبار » و « اكراه » همراه خواهد كرد و چنين محيطي به طورِ حتم با محيطي كه افراد از روي ميل و اشتياق و با رضايت و خُرسندي به انجام مسئوليت هاي خويش مي پردازند ، تفاوتِ فراوان خواهد داشت زيرا در اين محيط ها نه تنها جو و فضاي سالمي براي فعاليت هاي مفيد و سازنده ي افراد فراهم مي آيد ، بلكه نشاط و خُرسندي و رضايتِ كاركنان در برخوردِ آنان با مردمِ مراجعه كننده تأثيرِ مطلوب برجاي خواهد گذاشت و مواجهات و برخوردهايشان را با محبت و نشاط توأم خواهد داشت .
6 ـ درگيري و مشاجراتِ لفظي :
درگيري و مشاجراتِ لفظي يكي ديگر از پي آمدهاي عملكردهاي ناصحيحِ مديرانِ فخور و به خود بالنده به شمار مي رود . آن دسته از مديراني كه آلوده به معضلِ اخلاقي فخر و تكبر باشند ، بيشترِ اوقات كارها را با زور و فشار انجام مي دهند و با كاركنانِ تحتِ نظارتِ خود با قدرت طلبي و انحصارگرايي و ااجبار مواجه مي شوند و دلشان مي خواهد هرچه كه آنها مي گويند بدونِ چون و چرا به مرحله ي عمل درآيد . مسلماً چنين روحيه اي در ايجادِ نارضايتي و مخالفتِ بسيار مؤثر خواهد بود و زمينه مشاجراتِ لفظي را بينِ مدير و افرادِ تحتِ نظارتِ او آماده و مهيا خواهد نمود .
درگيري ها و مشاجراتِ لفظيِ خود آفتي براي مديريت ها محسوب مي شوند اگر چه اين نوع مشاجرات هميشه معلولِ عملكردِ غلطِ مديران و ناشي از فخر و خود بزرگ بينيِ آنان نخواهد بود و در مواقعي افرادِ تحتِ نظارت مقصر مي باشند ، ليكن چنانچه مديران به صفتِ زشتِ فخر و مباهات گرفتار آيند ، به طورِ طبيعي از آثارِ زشتِ ناشي از آن از جمله فشار و تحميل به ديگران نيز بهره مند مي شوند و همين امر موجبِ درگيري و مشاجراتِ لفظي خواهد شد .
آنچه از نظر گذشت برخي از مهمترين پيامدهاي فخر و تكبر در مديريت ها و رياست ها بود . بديهي است مديرانِ آگاه و با تقوا هرگز اجازه ي رسوخِ آفتِ بزرگِ فخر و مباهات را در سيستمِ مديريتِ خويش نمي دهد و در نتيجه از آثارِ شوم و ناگوارِ آن در امان خواهند ماند .
فخر و خودبزرگ بيني ، از نشانه هاي حماقت و جهالت :
از ديدگاهِ تعاليمِ مقدسِ اسلامي ، فخر و تكبر نوعي « حماقت و ناداني » محسوب مي شود و كساني كه خودبين ، فخور و متكبر باشند ، « احمق و نادان » مي باشند .
از سخنان رسول گراميِ اسلام حضرت محمد(ص) و ائمه ي اطهار(ع) تمامِ جلوه ها و نمودهاي مختلفِ خودبزرگ بيني و احساسِ فهم ، دانش ، خير و سعادتِ بيشتر نسبت به همنوعان داشتن و ضمنِ خودبزرگ بيني ، ديگران را با نگاهِ حقارت و پستي ديدن ، موردِ مذمت قرار گرفته و نوعي حماقت و ناداني ناميده شده است كه در ميانِ اين روايات به چند نمونه اشاره مي شود : رسول اكرم(ص) مي فرمايد : مَن قالَ اَنَ عالِم فَهُوَ جاهِل « كسي كه بگويد من عالم و داشمند هستم ( احساسِ برتري كند ) ، او در واقع جاهل و نادان است . رسول اكرم(ص) در اين روايت يكي از نشانه هاي جهالت و نادانيِ انسان را خودبزرگ بيني و فخرفروشي هاي علمي دانسته و همگان را از اين گرايشِ باطل و ناپسند باز مي دارند . از قول حضرت امام علي(ع) روايت است كه :
اَحمَق الناسِ مَن ظَنَ اَنَه اَعقل الناس « احمق ترينِ مردم كسي است كه خود را عاقل ترين و خردمندترينِ آنها مي داند . »
هم چنين حضرت امام علي(ع) مي فرمايد :
شَرُ الناسِ مَن يَري اَنَهُ خَيرُ هم « بدترين مردم كسي است كه خود را بهتر از ديگران بداند . »
در اين دو روايت نيز احساسِ خود بزرگ بينيِ عقلي و نيز خود را چه از لحاظِ مادي و چه از نظرِ معنوي بهتر از ديگران ديدن ، مورد نكوهش واقع شده است . اسلامِ عزيز به اين دليل فخر و خودبرتربينيِ انسان را نشانه ي حماقت و نادانيِ او مي داند كه هيچ انگيزه و عاملِ درستي كه باعثِ بروزِ اين احساس باشد را منطقي و معقول نمي داند و براي آن ارزش قائل نيست .
از ديدگاهِ اسلام ، هيچ چيز نمي تواند منشأ فخر و مباهات شود و داراي اصالت باشد ، به گونه ايي كه بتوان به عنوانِ يك دليل و انگيزه ي صحيح به آن تكيه نمد ؛ زيرا هيچ انساني با استقلال از خودش ، قدرت و نيروي كافي ندارد و هيچ چيزِ او از خودش نيست و وقتي چنين است ، پس به چه چيز فخر مي فروشد و براي چه احساسِ خودبزرگ بيني دارد ؟ از ديدگاهِ اسلام ، انسان هر چه دارد از خداست و تمامِ افعال و صفات و اسماء و ذواتِ او فاني در حضرت حق مي باشد و هر چه هست از اوست و مخلوق و آفريده ي او براي دركِ اين واقعيتِ بزرگ لازم است به آياتي كه در ذيل به آن اشاره مي كنيم توجهِ كافي مبذول گردد .
خداوندِ متعال در قرآنِ كريم چنين مي فرمايد :
فَلَم تَقتُلُوهُم وَلكِنَ اللهَ قَتَلَهُم « اي مؤمنان شما كافران را نكشتيد ؛ خدا كُشت . »
در اين لايه خطاب به كساني كه در جنگِ حق عليه باطل موفق به دفعِ حملات دشمن و كشتن و از بين بردنِ آنان شده اند ، اين واقعيت گوشزد مي شود كه چنين نپنداريد كه قدرتمند و نيرومنديد و با قدرت و تواناييِ خودتان دشمن را از پاي درآورديد ، بلكه بايد متوجه باشيد كه آن قدرت و تواناييِ شما از خداست و شما با قدرت و نيروي خدا بر دشمن غلبه كرديد و از خودتان هيچ نداشتيد . اين آيه ي شريفه مي خواهد اين واقعيت را بازگو كند كه : « اي انسان ! غرور و تكبر برتو غلبه نكند و هرگز نپنداري كه كسي هستي و چيزي داري ، آن قدرت و نيرويي كه به وسيله ي آن بر دشمن چيره گشتي ، از من كه خدا و آفريده ي تو هستم مي باشد . اراده را من به تو دادم و آن ؛ تو را به حركت درآورد ، دست و پا و گوش و چشم را من به تو بخشيدم ، سلاح و شمشير و مركبِ تو نيز از آنِ من است . آن دستي كه بالا بردي و آن شمشيري كه فرود آوردي و بر دشمن زخم و جراحت وارد كردي ، همه از من است .
بنابر اين تو نمي داني ادعا كني كه دست و پا و چشم و گوش و اراده و نيرويت از خودت مي باشد ، مگر آن كه خودت آفريدگار و بوجود آورنده ي خودت باشي ، كه هرگز چنين نيست و نخواهد بود . پس با اين وصف ، چرا تكبر مي ورزي و مغرور مي شوي و فكر مي كني كه كسي هستي و قدرت ، تــــوان و نيرويي فراتر از ديگران داري ؟! در اين آيه هرگز سخن از « جـبـر » به ميان نمي آيد و نمي خواهد اختيار و اراده را از انسان سلب كند و او را موجودي مسلوب الاختيار بداند ، بلكه مي خواهد انسان را متوجه سازد كه همان اراده و اختياري كه تو به وسيله ي آن تصميم مي گيري و به حركت درمي آيي ، و نيز همان دست ، پا ، اعضاء و جوارح ، همه از خداست كه به تو داده است . در نتيجه نبايد فراموش كرد كه آفريده و مخلوقِ خدايي و همه ي قدرتها و توانايي هايي كه به وسيله ي آن زندگي مي كني از خداي توست كه به امانت به تو بخشيده تا در جهتي صحيح از آن بهره برداري كني و پروردگارِ خويش را سپاسگزار باشي .در دنباله ي آيه خطاب به پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد :
وَ ما رَمَيتُ اذرَمَيت و لكنَ الله رَمي « اي پيامبر تو تير نينداختي ، خدا انداخت . »
در اينجا نيز اين حقيقت القاء مي شود كه اي پيامبر ، تمامِ قوايي كه آماده و مهيا گشت كه تو به سوي « دشمن تير بيفكني » ، همه از خداي قادرِ متعال است و تو هرگز از خودت استقلال ، قدرت ، توان اراده و نيرويي نداري . در آيه اي ديگر اين حقيقتِ بزرگ را با بياني ديگر و بسيار زيبا و ژرف متذكر مي شود : اَنَهُ هُوَ اضحَكَ وَ ابكي « خداست كه مي خنداند و مي گرياند . »
در اين آيه خداوندِ متعال انسان را متذكر مي سازد كه « خنده » و « گريه » انسان نيز از خداست . اوست كه آدمي را مي خنداند و مي گرياند . در اينجا نيز از آدمي اراده و اختيار سلب نمي شود ، بلكه اين حقيقت القاء مي گردد كه اراده و تصميمِ انسان و تمامِ فعل و انفعالات و حركت هايي كه منجر به خنديدن و گريستنِ انسان مي شود ، همه از خداست و آدمي نبايد اين حقيقتِ بزرگ را فراموش سازد .
آن چه در عبارات و سخنانِ عُرفاي بزرگوارِ اسلام درباره ي عدمِ قدرت و تواناييِ انسان و فاني بودنِ او در خدا نهفته است نيز نشان دهنده ي همين حقيقتِ بزرگ است كه آدمي هرچه دارد از خداست و به استقلال فاقدِ همه ي توانايي هاست . اين عبارتِ ژرف و زيبا از عارفِ كامل ، حضرت امام خميني(ره) است كه مي فرمايد : « همه هيچند و هر چه هست اوست . » معنيِ اين سخنِ ژرف و عميق اين است كه آدمي از خود هيچ چيز ندارد و همه ي افعال و صفات و اسماء و ذواتِ او در حضرت پروردگار فاني است و اراده و عزمِ او متصل به اراده ي خداست و دست و پايِ او جز به خواستِ حضرتِ حق به حركت در نمي آيد و تمامِ جنبش ها و فعاليت ها و حركات و سُكِناتِ او از خداوند قادرِ متعال است .
راستي اگر خداوند اراده و اختيار را از انسان بگيرد چگونه به حركت و جنبش در مي آيد . و چنانچه چشم و گوش را از او بازستاند ، چسان مي بيند و مي شنود ، و اگر از دست و پا محرومش سازد ، چگونه به حركت و فعاليت مي پردازد و …
خلاصه اگر خداوند همانگونه كه او را آفريده و جان و اعضاء و جوارح داده ، از حيات و زندگي محرومش كند ( همانگونه كه به وقتِ موعود چنين مي كند ) چسان مي تواند ادعاي حيات و زندگي و قدرت و توانايي نمايد ؟! با توجه به آياتي كه از نظر گذشت ، حال اين سئوال مطرح است كه اگر انساني كه اين چنين فاني درحق است و از خودش هيچ توان ، اراده و قــدرتــي ندارد ، احساس كند كــه كسي است و
توانمند و قدرتمند است و با اين احساس نسبت به همنوعانِ خود فخر و تكبر ورزد ، چه مي تواند نام بگيرد جز « احمق و نادان » ؟!
حال كه يك مدير و يا يك رئيس مي داند كه از خود هيچ چيز ندارد ، پس چرا بايد اينگونه غفلت ورزد و از حقيقت فاصله بگيرد و در اوجِ ناداني و جهالت ، به خودبزرگ بيني و فخرفروشي گرفتار آيد ؟!
همه ي تخصص ها ، كارداني ها و توانايي ها از خداست
بر اساسِ وااقعيتي كه با استناد به آياتِ شريفِ قرآن از نظر گذشت ، همه ي تخصص ها ، كارداني ها و توانايي ها از خداست و انسان در هر شغل و حرفه و هنر هر چه دارد از خدا دارد از خدا دارد و نبايد به غرور و تكبر گرفتار آيد .
آياتِ موردِ اشاره كه كشتنِ كافران ، تير انداختن ، خنداندن و گرياندن را متصل به قدرتِ خداوند مي دانست و منشأ همه ي قدرتها و توانايي ها را خداوند مي ناميد را بايد در تماميِ امور تعميم بدهيم .
با توجه به آيه هاي مزبور خداوند خطاب به تك تكِ ما ، قدرت و تخصص و كاردانيِ ما را به استقلال نفي مي كند و مي فرمايد : همه چيز از من است . اين خطاب از خداست كه : اي نويسنده ي توانا ، اي قلمزنِ ماهر و نيرومند كه با قلمِ شيواي خود عباراتِ ژرف و زيبا مي آفريني ، قلمِ تو و زيبايي و شيواييِ نثرِ تو ، و همه ي قواي ذهني ، فكري و جسميِ تو كه با بسيجِ آنها نوشتار ، مقاله و كتابِ تو به رشته ي تحرير درآمد ، همه از من است ، مبادا مغرور شوي و به بندگانِ من فخربفروشي و احساسِ خودبزرگ بيني و برتري جويي در تو زنده شود .
اي شاعرِ ماهر و توانا ، اي كسي كه شعرهاي زيبايي كه مي سرايي آنگونه مؤثر و شورآفرين است كه گويي شنونده را سحر مي كند ، اين را بدان كه تو و اراده و قدرتِ تو ، فكر ، انديشه ، توانِ علمي ، زبان ، كلام ، واژه ها ، عبارات ، استعاره و كنايه هايي كه بكار مي بري ، همه و همه از خداست ، غرور تو را نگيرد و نسبت به همكارانِ خود احساسِ برتري نكني و بر آنان فخر نفروشي .
اي دكتر ، اي مهندس ، اي وزير ، اي وكيل ، اي مدير ، اي رئيس ، اي نماينده ، اي … همه ي قدرت ، توانايي ، علم ، دانش ، مهارت و كاردانيِ شما از خداست . خود را گُم نكنيد و از خدا غافل نشويد و بندگانِ خدا را كوچك و حقير نپنداريد و از آنان روي برمتابانيد و به آنها دروغ نگوئيد .اي مديرِ توانا و كاردان ؛ تخصص ، دانش و مهارتِ تو در اداره و سازماندهيِ امور از خداست . تو با قدرت و تواناييِ خداوندِ قادرِ متعال زبان در دهان مي چرخاني و سخن مي گويي ، فرمان مي دهي و راهنمايي مي كني . با قدرتِ خدا فكر و انديشه ات را بكار مي گيري و طرح و برنامه ارائه مي نمايي و مشكلات را حل و رفع مي كني . اراده ي تو از اوست ، قلم و قـدمت ، فكر و ذهنت ،ابتكار و تبحُرت ، كارداني و … همه و همه از اوست . بنابر اين مبادا از خدا غفلت كني و توفيقاتِ الهي را فراموش سازي و بر مركبِ غرور و تكبر سوار شوي و بر افرادِ مجموعه ي تحتِ امرت فخرفروشي كني و خود را بالا ، والا و اولا ، و ديگران را پست ، ناچيز و حقير شماري و بدين ترتيب مديريتِ خويش را از انگيزه ي الهي و رضا و خشنوديِ خدا بي بهره سازي و با آلوده شدنِ آن به آفتِ بزرگي چون فخر و مباهات راههاي نيلِ به اهدافِ بلند و موفقيت و پيشرفت در امور را صعب و ناهموار ساخته و رابطه ها را تيره و تار و برخوردها و مواجهات را سرد و بي روح نمايي و به مرور موجباتِ ضعف و شكست را در سيستمِ مديريتِ خود فراهم سازي .
مديرانِ مؤمن ، آگاه ، متعهد ، دلسوز و هدفدار با مراقبت هاي لازم خويشتن را از لغزش و انحراف و گرايش به صفاتِ زشت و ناپسند از جمله فخر و خودبزرگ بيني مصون و محفوظ مي دارند و از مديريت و رياستِ خود استفاده هاي ناشايست و نامطلوب در جهتِ تحقير و تخريبِ شخصيتِ ديگران نمي برند .
راه هاي مقابله با آفتِ فخر و خودبزرگ بيني در مديريتها
با « فخر و مباهات » كه از مهمترين آفت ها در مديريت مي باشد و رفتاري در رياست ها و مديريت ها واقف گشتيم و زيانهايي كه از اين طريق متوجهِ مديران و رؤسا مي گردد ، به بحث و بررسي گذاشتيم . اينك پس از كسبِ بينش هاي لازم نسبت به اين آفتِ بزرگ و ضرر و زيانهاي ناشي از آن ؛ لازم است به راه هاي مقابله با اين معضل و ايجادِ سد و مانع در برابرِ رشدِ روز افزونِ آن در مديريت ها توجه كنيم و با مطرح كردنِ چه بايد كردها به پالايشِ درون از آلودگي هاي ناشي از گسترشِ دُمل هاي چركينِ فخر و خودبزرگ بيني بپردازيم و بدين ترتيب خود و مجموعه هاي تحتِ نظارت و رهبريِ خود را از خطراتِ اين آفت مصون داريم . مهمترين راه و روشهاي مقابله با آفتِ فخر و خودبزرگ بيني در مديريت ها و رياست ها را در يك مورد ذيل خلاصه مي كنين :
1 ـ هدفدار و با انگيزه باشيم :
يك مديرِ هدفدار و داراي انگيزه هاي الهي به گردِ فخر و خودبرتربيني نمي چرخد و روح و روانِ خويش را آلوده به اين معصيتِ بزرگ نمي نمايد . او براي تمامِ حركات و سكناتِ خويش معيار و ضابطه دارد و آن عبارت است از دستورهاي حضرتِ پروردگار . چنين كسي سعي مي كند در هر تصميم و حرمت و سخن و رفتار ، معيارهاي الهي را ملحوظ دارد و دستورهاي ديني را موردِ توجه و عمل قرار دهد .
مديرِ مؤمن و هدفدار درصددِ تحققِ مديريتِ اسلامي است و در چنين مديريتي انگيزه و هدفِ الهي جانشينِ مطامع و اميال و هوسهاي فردي و گروهي مي گردد و وقتي چنين شد ، مديريت از طراوت و پاكيِ ناشي از ايمان و تعهدِ سرشار مي شود . يك مديرِ مؤمن و متعهد با دقت و هوشياريِ مراقب است كه ديدگاهِ قرآن و اسلام را درباره يصفات و ويژگي هاي مثبت و منفي در مديريت موردِ توجه قرار دهد . او مي داند كه « فخر » و « خودبزرگ بيني » از درگاهِ تعاليمِ مقدسِ اسلام معصيت و گناه محسوب مي شود و دارنده ي چنين صفتي موردِ خشم و بيزاريِ خداوند است ، چنانكه در قرآنِ كريم با صراحتِ تمام چنين آمده است : لاتُصَعرخَدَكَ لِلناسِ وَلاتَمش في الارض مرحا اِنَ الله لايُحِبُ مُختال فخُور

منابع و مأخذ : قرآن مجيد و وصيت نامه امام خميني(ره)
به قلم : عباس كرم الهي

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[+] نوشته شده توسط عباس کرم الهی در جمعه 15 بهمن 1389برچسب:""نگاهي""به مهمترين""آفت مديريت ها"", در ساعت 22:13 | |

درباره وبلاگ

به سایت شوش نیوز خوش آمدید
آرشيو
ارديبهشت 1390
فروردين 1390
اسفند 1389
بهمن 1389
اسفند 1385
فروردين 1385
بهمن 1384
آمار
روز بخير كاربر مهمان!
آمار بازديدها:
افراد آنلاين:
تعداد بازديدها:

مدير سایت :
عباس کرم الهی
لينكستان
خبرگزاری افق شوش
عاشورائیان
سینما فارس
هواشناسي شوش
وب سايت دكتر علي شريعتي
پايگاه خبري لرنا
دسته ورزشی بهمن شهرستان شوش
خوزنیوز
گروه تئاتر انديشه شهرستان شوش
ایمیل فارسی
سایت جهانی العالم
استانداری خوزستان
سایت استاد شهید مرتضی مطهری
وب سایت دکتر محمدباقر قالیباف
سایت شخصی استاد محمدرضا شجریان
سایت شخصی دکتر محمد اصفهانی
تک سرا بزرگترین فروشگاه مجازی در ایران
پايگاه انتيرنتيي داريوش پارسا
طراحی و تولید نرم افزارهای کامپیوتر و وب سایت های مدارس و شرکت ها
خبرگزاری شوش فردا
سامانه قرض الحسنه ازدواج
جویندگان کار
وبلاگ شخصي حسن هژبري
آموزش کسب درآمد و جدیدترین برنامه ها
سلامت نیوز
سایت رسمی سیدجاسم ساعدی
پایگاه اینترنتی داریوش پارسا
دژپل
وبلاگ مشاور جوان فرماندارشوش
خبرگزاری شوش نو
سایت نماز
وب سایت بنیادشهید شوش
مرکزخدمات حوزه های علمیه
شهداي سرزمين پاك ايران
خبرگزاری شبستان
خبرگزاری قرآن
خبرگزاری قرآن ایران
روزنامه نگار مستقل شوش
پایگاه گروه نمایش اندیشه شوش
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شوش نیوز و آدرس shushnews.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

وبلاگ دهی LoxBlog.Com


لينكدوني

خط مشی خبرگزاری شوش نیوز
مدیران خبرگزاری شوش نیوز
کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس
الوقلیون

آرشيو پيوندهاي روزانه


CopyRight| 2009 , shushnews.LoxBlog.com , All Rights Reserved
Powered By Blogfa | Template By: LoxBlog.Com